من و خودم

روزی دوباره، امید دوباره برای ادامه ای بهتر، فبعزتک یا جمیل

من و خودم

روزی دوباره، امید دوباره برای ادامه ای بهتر، فبعزتک یا جمیل

باران

کاش بارانی ببارد قلبها را تر کند

بگذرد از هفت بند ما صدارا تر کتد

قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها

رشته رشته مویرگهای هوارا تر کند

بشکند در هم طلسم کهنه این باغ را

شاخه های خشک بی بار دعا را تر کند

مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت

سرزمین سینه تاناکجا را تر کند

چترهاتان را ببندید ای به ساحل مانده ها

شاید این باران که می بارد شما را تر کند


کاش یکم بارون بباره.بارونم کم کم داره به خاطره ها می پیوندد...

نظرات 3 + ارسال نظر
محمد شنبه 18 بهمن 1393 ساعت 19:01 http://shendabad-amuz.blogsky.com

قالب جدید مبارک

ممنون

مرضیه جمعه 17 بهمن 1393 ساعت 20:54

سلام عزیز دلم
خوبی؟
چقدر خوشحال شدم از کامنتت.
منم گیر امتحانا بودم خیلی سخت گذشت.ولی خداروشکر که گذشت.
انشالله که نتایجش هم خوب میشه
اره انشالله که می باره .باران لطف و رحمت خداست انشالله که می بخشه ما رو و نعمتش رو ازمون دریغ نمیکنه

سلام عزیزم.مرسی توخوبی گلم؟
آره خداروشکر امتحانای منم خوب تموم شد.
ان شاالله.اینجا که واقعا خیلی کم بارون داشتیم.اون چند روزی هم که می بارید من خوابگاه بودم و اونجا هم ...هیچی نبود.
مرسی از حضورت

مهدی جمعه 17 بهمن 1393 ساعت 11:24 http://catharsis.blogsky.com

جمله ی آخر خیلیدلنشین بود .
کاش اینطور نشه

کاش نشه..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد