من و خودم

روزی دوباره، امید دوباره برای ادامه ای بهتر، فبعزتک یا جمیل

من و خودم

روزی دوباره، امید دوباره برای ادامه ای بهتر، فبعزتک یا جمیل

عشق سرد...

و مـــن در عشـــق های ســـرد این خیابان

برهنه شده ام از هرچه عاشـــقانه بافته بودم.

کاش می دانستم پیراهنی به بزرگی ایـــن همه رویا

تن او که هیـــچ...

تن خــــدای او هم زار مـی زند.

کاش می دانستــــم گاهی عاشـــق تصــورات ذهنی

و قلم احساســمان در دیگـــری ها می شـــویم...

ورنـــه...

دنیای آدمــک ها کجا ...

و

عاشـــقانه هـای مـــن و تو کـــجا....!

سال سخت

عصر بهم زنگ زد، خواب بودم.خابالود جواب دادم.ظاهرا خودشم یکی صداش زد، بلافاصله بعد سلام گفت بعدا زنگ می زنه.یه ساعت بعد که دوباره زنگ زد نتونستم جواب بدم.یعنی اصلا نفهمیدم.طبق معمول من این سوی دنیا و گوشی در آن سو.

وقتی هم میسد کالش رو دیدم کلا یادم رفت بهش بزنگم.بماند که یه ابسیلون ناراحت شد و گفت دیگه دوسم نداره.اما کل حرفش این بود که با مادر گرامیش دعوا کرده و ... این ترم به قول امیر حتما موفته (می افته) در مورد افتادن منم باهاش همدردم.چون ظاهرا شنبه که میانترم شعر دادم،نه من تنها، بلکه اکثر بچه ها خزعبلاتی رو واسه شعرای unseen نوشتیم که فک کنم استاد محترم فقط دلشو بگیره و به جوابای ما بخنده.من که یکی رو اینقد مسخره جواب دادم که خودمم جلو جوابم یه شکلک خنده کشیدم. البته ترم قبلم همین اوضاع می افتم نمی افتم رو با همین استاد، که درس writing با ایشون بود داشتیم.ولی ظاهرا خود من با نمره 17.75 max شدم!!!!!

از بحث صحبتامون دور شدم...

هعییـــــــیییی خواهــــــر..... :یادته دوتامون سال کنکور چه اوضاعی داشتیم که.... وضع من یکی طوری بود که حتی امین به روم آورد و گفت تو سال کنکور خیلی مشکل داشتی و ....( هندونه های مخصوصی که دوتامون جلو همدیگه زیر بغل خودمون(تاکید می کنم:هرکی واسه خودش) می زدیم.) امسال هم تقریبا شرایط مشابه سال کنکور هست، هم تو باید امتحان علوم پایه بدی، هم من ارشد دارم. نمی تونم قضاوت کنم خوندن درسای پزشکی که تو قبلا پاس کردی سخت تره،  یا زبانشناسی که من فقط تا حالا 2 3تا کورس مثل آواشناسی و ساخت زبانش رو پاس کردم...

یاد بگیر... روی پای خودت وایسا... اینقدرم سخت نگیر... زندگی همه همینقدر سخته.... ولی بازم زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست... .

بدون عنوان

سلام.

خودم می دونم حضورم خیلی کمرنگ... شایدم بی رنگ شده

راستش یه زمانی ادعام سر به فلک می کشید و با وجود اینکه به خوبی از ضعفام آگاه بودم فک می کردم از من بهتر هیشکی نیست

اما کارم به جایی رسید که دیگه از همه چی دست کشیدم

همه آهنگا رو حذف کردم.

همه عطرا رو دور ریختم

دفترا رو سوزوندم

3هفته گوشیمو خاموش کردم

واتس آپ و وایبر و لاین و همه اپ های این مدلی رو دیلتیدم

و الان...

ظاهرم از زمین تا آسمون با سال 93و قبل از اون تفاوت داره

تغییراتم اینقدر محسوس بود که همه بهم گفتن

با روح و روان آدما بازی نکنید،هرکسی تا یه حدی ظرفیت داره

خدایا شکرت


الان به خودم گفتم:آخه یعنی چی که بیام اینجا و چیزایی که توفکرمه رو به همه بگم، چیزایی که توواقعیت فقط عده محدودی از اونا خبر دارن...


سال یکی شدن شما و یکی شدن من مبارک

.

..

...

(هیچوقت فک نمی کردم دختری که توی آزمونهای گزینه2 خیلی خوشمزه میوه می خورد تبدیل بشه به....)