من و خودم

روزی دوباره، امید دوباره برای ادامه ای بهتر، فبعزتک یا جمیل

من و خودم

روزی دوباره، امید دوباره برای ادامه ای بهتر، فبعزتک یا جمیل

یادت باشد....

یادت ﺑﺎﺷﺪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ..


ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ ،


ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﻮ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﯾﺎ ﺯﺷﺖ ..


ﭼﺎﻗﯽ ﯾﺎ ﻻﻏﺮ ...


ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﻨﺖ ﻣﯽﺟﻨﮕﺪ


ﺑﺎ ﻫﺮ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﻭ ﺍﺑﺰﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﻡ ﺩﺳﺘﺶ ﺑﺎﺷﺪ..


ﺑﺮﺍﯼ ﻧﮕﻬﺪﺍﺷﺘﻨﺖ ،


ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﻮ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﺪ ...


ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﺵ ﻣﺎﯾﻪ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ


ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺶ ... ﻣﺎﻟﺶ ... شخصییتش ...


حتی ﺁﺑﺮﻭ ﻭ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﺵ ...


ﻓﻘﻂ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺗــــــﻮ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺑﺎﺷﯽ

نظرات 9 + ارسال نظر
lk چهارشنبه 29 مرداد 1393 ساعت 11:55

نامه اسرار آمیزی به نام شانسسلام شاید فکر کنید گفته‌های آن کاملاً غیرعقلانی است ولی چیزی را که می‌بینید نمی‌توان انکار کرد!شاید نتیجه آن، فقط و فقط حاصل انرژی مثبت میلیونها آدمی باشه که انرژیشون رو بدرقه این نامه کرده‌اندنسخه اصلی در ونزوئلا نزد دختری دانشجو که بنام ماریا است و ارسال کننده اصلی آن استاین نامه تاکنون طبق اخبار رسمی مایکروسافت از 15 ماه گذشته تا کنون 49 بار در دنیا به 9 زبان چرخیدهشانس برای شما فرستاده شده.با ارسال آن شما خوش شانسی خواهید آورد.کپی‌ها را برای اشخاص بفرستید که فکر می‌کنید به شانس نیاز دارند.این نامه را نگه ندارید.این نامه باید ظرف مدت 96ساعت ازدست شما خارج شودشخصی دیگر به نام داریوش محمودی نیا در روز دوشنبه ساعت 9:50 این پیام را دریافت نمود و بلافاصه آن رابرای 20نفر فرستاد این گونه که او میگوید:پس از فرستادن پیام برای 20نفر 4روز بعد دقیقا همان ساعت با شرکت در همایشی برنده خودروی پراید شدم همان روز جمعه در قرعه کشی همراه اول برنده ی 100 ملیون تومن پول نقد شدمپس اعتقادتو به این پیام مثبت کن وشانستو امتحان کناز آنجا که این کپی باید در سراسر جهان بگردد شما باید 20 کپی تهیه نموده و برای دوستان بفرستید پس از چند روز شما یک سورپرایز دریافت خواهید نمود.این یک حقیقت است حتی اگر شخصی خرافاتی نباشیدپال سینگ کارمند اداری بانکی در نپال این ایمیل رادریافت کرد ولی فراموش کرد که این نامه را باید ظرف مدت 96 ساعت ارسال کند. او شغلش را از دست داد؛ کمی بعد نامه را پیدا کرد و 200 کپی ایمیل ارسال نمود و پس از چند روز شغل بهتری بدست آورد.چیزی از دست نمی دهید.انتخاب با شماست!کافیست ایمان داشته باشید!"متن نامه"به نام صاحب شانس"دوست من با نگاه به این نامه شما ابتدا به یاد خالق عشق باشید و این نامه را زمانی که دریافت می‌کنید به آنچه دوست دارید دست پیدا خواهید کرد. فکر کنید و کسی را که دوست دارید و میدانید گرفتار است با قلبتان برایش دعا کنید تا مشکلات او از طرف خداوند به واسطه شما حل گردد و بعد یک اتفاقی که انتظارش را می‌کشید و حتی تصورش را نمی‌کنید برایتان اتفاق خواهد افتاد. با دعا برای آن دوست، برکت بیشتر برای شما خواهد رسید! این یک راز است..راز بقاء انرژی..رازی که در فیزیک و متافیزیک به قانون بقاء انرژی شهرت یافته است

مهدی یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 16:11 http://catharsis.blogsky.com

دختر خوب توصیه میکنم نگاه به آثار عین القضات یابه آثار سهروردی بنداز . تعریف واژه عشق توی این آثار اومده . من احساس میکنم مشکل بین من و تو از همینجا باشه . چراکه تعریف من از عشق اونچیزیه که تو آثار بزرگان طریقت اومده

بله....مرسی که نظراتتون رو میگین

مهدی یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 14:46 http://catharsis.blogsky.com

عاشق رو دو معشوق نباید و معشوق راشاید عاشق شاید.
گرفتی چی می گه . معشوق مثل خورشیده . نورش همون جذبه یی هست که به عالم میده . همهی گیاهان هم عاشق خورشید .مزرعه آفتابگردون رو در نظر بگیر با این همه گلی که رو به خورشید هستند .

بهتره بگیم عشق اون نور و جذبه هست.زیبایی که من در معشوقم دیدم ممکنه به چشم خیلی ها نیاد.هرکسی فک می کنه معشوق خودش کامل ترینه در صورتی که حقیقت این هست که هیچ انسانی کامل و بی عیب مطلق نیست و هرکسی کاستی هایی داره.و معمولا یک عاشق زیبایی هایی از یک معشوق رو می تونه ببینه که خودش فاقد اون هاهست تا بتونه با رسیدن به معشوق به تکامل برسه یا اینکه اون زیبایی هارو خیلی دوس داشته باشه.
این جا خورشید واسه من خورشیده،نه اون سیاره ای که خارج از منظومه شمسی هست و فقط به عنوان یه ستاره زیبا خورشید رو میبینه و دوس داره.ولی حیات کسی که به خورشید بستگی داده منم.نه اون کسی که تاحالا به خورشید نزدیک نبوده.اون میتونه بهره ببره.ولی فقط ازهمون زیبایی کم
من و مثلا دختر خاله عشقم.،مثل زمین و سیاره خارج از منظومه هستیم.گلهای آفتاب گردون همون کسانی هستن که عمری مثلا با معشوق من زندگی کردن.یعنی خانواده،که من هیچوقت نمی تونم اونا رو از عشقم جدا کنم.چون مثل خودم حیاتشون به او بستگی داره و اگه نباشه می میرن

مهدی یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 14:17 http://catharsis.blogsky.com

ولی عاشق نگران نمیشه ، میگه برو .

نگران عشقش نمیشه.نگران همون دختر خاله میشه و از عشقی که شاید اون به معشوقش داشته باشه می ترسه

مهدی یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 13:38 http://catharsis.blogsky.com

مطلبت رو دوست دارم . حرفهات هم دلنشینه . یه نکته کلیدی گفتم و اون تفکر فئودالیسمی بود . غیرت دقیقا خواستگاهش همین تفکره . غیرت روی معشوق حاصل همین فکره . با گفته ت که آنچه برای مرد هست غیرت نامیده میشه و اونچه که برای زن هست حسادت ، قبول . متاسفانه این موضوع توی جامعه هست ولی باز هم میگم مشکل سر تملکه . تصور کن معشوقی توی زندگیت هست و تو بهش رسیدی و برای رسیدن به او با دختر خاله ش جنگیدی . حالا این آدم که یه زمانی برسر دوراهی عشق تو و دخترخاله ش بوده نصیب و قسمت تو شده . اگر یه روز خواست با دختر خاله برای خرید بیرون بره تو چه میکنی ؟

درسته.ممکنه ریشه غیرت همین تفکرات فیودالیسمی باشه ولی می شه با این دید هم به غیرت نگاه کرد که یه عاشق نسبت به معشوقش غیرت داره،چون ممکنه از هم جنس خودش آسیب هایی به معشوق برسه که اون به اون آسیب ها آگاه نیست و متوجه نمیشه
خب...می تونه بره.من بهش اطمینان دارم.اون روزی که باید انتخاب می کرده،بین من و دخترخاله ش منو انتخاب کرده.شاید ته دلم یکم نگران بشم.ولی کارخاصی نمی کنم.اون مختاره هر کاری که دوس داره و درسته رو انجام بده

مهدی یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 11:29 http://catharsis.blogsky.com

ممنونم ازت که وقت گذاشتی و توضیح دادی ولی بار معنایی کلمات و ترجمان واژه ها چیزی نیست که بخواهیم ازش چشم بپوشیم .
جنگ برسر به دست اوردن یعنی تملک و تملک درعشق معنا نداره .آنچه که امروز ما به عنوان عشق ازش دم میزنمیم حاصل نوع نگاهمون به زندگیه و اون هم زاییده تفکرات فئودالیسمی ماست که دوست داریم تصاحب کنیم .
عاشق هیچ چیز رو برای خودش نمیخواد . در ادبیاتمون ببین چقدر شعر در مورد کوی یار سراییده شده . فکر کردی برای چی ؟
مختصر میگم چون گدایی سر کوی یار تنها گزینه ی عاشق بود .

حتما شنیدید که میگن از نشانه های عشق غیرت هست.آدم روی کسی که دوسش داره غیرت داره.و معمولا در مورد زنها حسادت گفته میشه،که البته به نظر من حسادت درست نیست و باید حساسیت گفته شه.غیرت و حسادت یا حساسیت همه اینها زمانی بروز پیدا کنن که انسان روی چیزی احساس تملک داشته باشه و به اون تعلق خاطر داشته باشه.ببینید ما داریم میگیم تلاش می کنه تا اون رو به دست بیاره ولی در نهایت همون چیزی اتفاق می افته که خواسته معشوق باشه.یه عاشق واقعی همیشه چیزی رو دوس داره که معشوقش دوس داشته باشه،حتی اگه واسه خودش ناخوشایند باشه.گاهی این ناخوشایندها شامل گذشتن از دل و معشوق هم میشه
درسته،مجنون بعداز یه مدت دیگه هرگز لیلی رو از نزدیک ندید به سر کوی لیلی رفتن هم راضی بود .چون دیگه تحمل از نزدیک دیدن لیلی رو نداشت و امکان داشت از شوق زیاد جان خودش رو از دست بده.

بهاره یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 01:02 http://girlblond.blogsky.com

خیلی به دلم نشست عالی بود مهنای عزیزم

خواهش می کنم بهاره جون.
مرسی که اومدی

وفیق شنبه 4 مرداد 1393 ساعت 22:35 http://hayel.blogfa.com

ما یادمان هست .... اگر او یادش بماند ...

مشکل همین جاست که او یادش نمی ماند

مهدی شنبه 4 مرداد 1393 ساعت 17:37 http://catharsis.blogsky.com

اگر ما کسی رو دوست داری و میخوایمش ، ما بهش تعلق پیدا میکنیم نه اینکه تصاحبش کنیم .
با گفتن " برای داشتنت میجنگد " چیه ؟
عشق تعلقه عاشق به معشوقه نه تملک معشوق توسط عاشق .

ما دوس داریم چیزی که بهش تعلق داریم رو داشته باشیم.کنار خودمون
خب می جنگد یعنی اینکه تلاش میکنه.این جا اجباری در کار نیست فقط هر کاری از دستش بربیاد انجام میده تا بتونه به عشقش برسه.تا اینکه حتی اگه اون شخص دوسش نداره نظرش رو منطقی، نسبت به خودش مثبت کنه.می جنگه اما عشقش رو مجبور نمی کنه که اگه هم نخواستش دیگه پیش دل و وجدان سرافکنده نباشه که کم کاری کرده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد