من و خودم

روزی دوباره، امید دوباره برای ادامه ای بهتر، فبعزتک یا جمیل

من و خودم

روزی دوباره، امید دوباره برای ادامه ای بهتر، فبعزتک یا جمیل

قانون جذب

 

بر اساس قانون جذب ما چه کسانی را جذب می‏کنیم و یا چه کسانی جذب ما می‏شوند؟

هر فردی در زندگی یک سری دوستان خاصی دارد که تقریبا همه آن دوستان، از خصوصیاتی نسبتا شبیه به هم برخوردارند و با به عبارتی دیگرمعمولا طیف دوستان و همنشینان هر شخص، افراد خاصی هستند که خصوصیات اخلاقی نسبتا شبیه هم دارند.

قانون جذب فقط منحصر به اشیا و خواسته‏های مادی و معنوی نیست بلکه در مورد افراد نیز صادق است. یعنی ما تا اندازه‏ای می‏توانیم تعیین کنیم که چه کسی را جذب خواهیم نمود.
طبق یافته‏های دانشمندان، هر کسی دربردارنده هاله‏ای از انرژی در اطراف خود است که این هاله انرژی به تفکرات فرد بستگی دارد؛  تفکرات مثبت هاله‏های انرژی مثبت و تفکرات منفی هاله‏های انرژی منفی را تولید می‏کنند. پس با توجه به اینکه هاله‏های انرژی در اطراف هر شخصی وجود دارد، مجاورت با افراد مثبت‏اندیش یا منفی‏نگر باعث تاثیر در رفتار ما می‏شود. برای مثال با خود تصور کنید که چرا یک کودک در بغل مادر خود احساسی بسیار خوب دارد؟ یقینا به این دلیل است که مادر با عشق خالص و ناب خود به کودک، انرژی خود را به او منتقل نموده و با بغل کردن کودک، وی را در فضای انرژی مثبت خود قرار می‏دهد. همینطور در مورد هاله‏های انرژی افراد خوب، مثبت نگر و … . و نیز هاله‏های انرژی افراد منفی نیز همینطور است. حتما تابحال همنشینی با افرادی که تفکرات منفی دارند همنشین شده‏اید. قطعا تا چند دقیقه یا ساعت دچار نوعی کاهش انرژی شده و حالت شادابی خود را از دست داده‏اید.
قانون جذب می‏گوید :
هر انرژی تمایل به جذب انرژی همانند خود را دارد.
به همین دلیل است که قانون جذب به ما می‏گوید شما بخواهید (به خواسته خود فکر کنید) سپس ما با تصور کردن و تلقین به نفس و در واقع با تابش انرژی به هستی، آن چیزی که به آن فکر می‏کرده‏ایم را به شکل پرتراکم خود (یعنی جسم و تجسم یافته) به دست می‏آوریم. این اساس قانون جذب است. همچنین یک قانون در علوم پایه وجود دارد که می‏گوید :
همیشه شکل کم تراکم هر انرژی تمایل به جذب شکل پرتراکم و انبوه خود دارد.
 
در مورد جذب انسانها و اینکه ما چه کسانی را جذب می‏کنیم، نمی‏توان افرادی را که حضورشان در زندگی ما به دست خودمان نبوده و ناچارا در زندگی ما وارد شده‏اند را به حساب آورد، مانند پدر، مادر، برادر، معلم، همسایه و … . اما جذب دوستان و همسر مسئله‏ای است که تا اندازه‏ای می‏توان در آن به صورت اختیاری عمل نمود.
 
ما همیشه افرادی را جذب می‏کنیم که مانند ما اندیشیده و نیز رفتاری مانند خودمان دارند اما نه تنها دقیقا شبیه خودمان، بلکه بسیار بیشتر و شدیدتر از خودمان در آن رفتار و تفکرات زندگی خود را سپری می‏کنند. برای مثال اگر ما روزی 2 بار غیبت کرده و دروغ می‏گوییم، فردی را جذب خواهیم کرد که روزی 50 بار دروغ گفته و غیبت می‏کند. همچنین مثلا اگر ما تا انداز20 نمره امیدوار به رحمت خدا هستیم، فردی را جذب می‏کنیم که به اندازه 200 نمره به رحمت خدا اطمینان و یقین دارد.
پس در واقع افرادی را که ما ناخودآگاه جذب می‏کنیم، دقیقا همان بازگشت رفتار خودمان است که به صورت یک انسان در حضورمان ظاهر شده است. همان طور که بزرگان و مشاهیر جهان از قدیم گفته‏اند، انسانها و دوستان در واقع آینه رفتار ما هستند و دوستان می‏آیند تا ما خود را بشناسیم و جملاتی از این قبیل.
از طرفی طبق ضرب المثل “موش داخل کاسه آدم وسواسی میرود”، همیشه حساسیت بیش از حد به یک مسئله یا امری مهم و یا حتی غیرمهم باعث کشاندن و جذب کردن آن مسئله به سمت خودمان است (به دلیل ترس از به وجود آمدن مسئله). برای مثال ما از مریضی می‏ترسیم و همیشه اولین کسی که مریضی خاصی را می‏گیرد، خودمان هستیم و در مورد جذب انسانها، مثلا ما از افراد دروغگو خیلی بدمان می‏آید و همیشه به خود می‏گوییم “من از آدمهای دروغگو حالم بهم می‏خورد” و بالاخره دوستی می‏یابیم که الهه دروغگویی است و یا همیشه با خود می‏گوییم “من از انسانهای خسیس بدمان می‏آید” و در واقع این بد آمدن ناشی از ترسِ گرفتار شدن در دام آنهاست و نتیجتا یک انسان که اصلا شلوارش جیب ندارد (!) نصیب ما می‏شود. پس در قدم اول ما با تفکر منفی و ترس از گرفتارِ انسانهایی با اخلاق ناپسند شدن، در واقع به آنها فکر کرده و با قراردادن آن تفکرات در هاله انرژی خودمان، آنها را جذب می‏نماییم.
همچنین یکی دیگر از عواملی که بعضی افراد بد (یا به اصطلاح مریض روحی) جذب ما می‏شوند، سرزنش‏های قبلی است که به دیگران کرده‏ایم (طبق قانون کارما). برای مثال دوست ما همسری دارد که بسیار بداخلاق و خشن است. او را سرزنش کرده و مثلا به او می‏گوییم “توباید در انتخاب همسر بیشتر دقت می‏کردی، این چه همسری است که انتخاب کرده‏ای” و با این کار بومرنگ خود را به سمتی پرتاب می‏کنیم که باعث ناراحتی و دلخوری فرد می‏شود و باید منتظر بازگشت بومرنگ خود باشیم (زندگی بازی بومرنگهاست). چه بسا افرادی که در امر انتخاب دوست و یا همسر بسیار بیشتر از ما دقت کرده‏اند اما باز هم گرفتار نوع مشکل‏دار آن شده‏اند (در راستای امتحان الهی).
البته هیچ کس گناهکار و مسئله‏دار به دنیا نیامده است و آن دوستان و اطرافیان ناجور بوده‏اند که وی را به راه خطا کشانده‏اند، پس طبق گفته لوییزهی، بهتر است فرد گناهکار را مریض بنامیم و بدانیم که یک مریض نیازمند درمان جسمی و روحی است.
چه کنیم تا آدمهای خوبتر را جذب کنیم؟
خیلی راحت است؛ خودمان خوب باشیم، همه را دوست داشته باشیم، به بدیهای افراد فکر نکنیم و اصلا از این نترسیم که نکند فردی با این اخلاق ناپسند نصیب ما شود و یا نکند دوستی با این مشخصات در زندگی ما قدم بگذارد. (همیشه بدانیم که ما آنقدر خوب هستیم که افرادی که شاید مریض باشند از همنشینی با ما درمان شوند. پس اصلا به همنشینی با افراد مریض فکر هم نکنیم) البته ناگفته نماند که خالق طبیعت به وسیله‏های گوناگون گاهی افراد را امتحان می‏کند که این از دست ما خارج است.

-خانومی که جمعه کنکور داری! در حالی که فقط یه هفته به کنکورت مونده باید تو رو فقط در حال درس خوندن دید،نه...

-برای همه دوستان کنکوری آرزوی موفقیت دارم

-اولین نمره رو گفتن،نسبت به خودم نمره خوبی نیست،اما در مقایسه با دیگران خ خوبه

-امشب خیلی حرف واسه گفتن داشتم.اما حیف که نمیشه...




نظرات 5 + ارسال نظر
حسابدار حرفه ای دوشنبه 9 تیر 1393 ساعت 22:07

استفاده کردم از مطلبتون-موفق باشید.

مرسی

khatere hastam شنبه 31 خرداد 1393 ساعت 11:33

من همیشه از دو سه چیز می ترسیدم و هنوز هم میترسم و بارها و بارها بهشون دچار شدم...

تلنگر خوبی بود عزیزمممم خیلیییییییی خوب باید در افکارم با قدرت تمام تغییری ایجاد کنم..

ممنونممممم نازنین

خوشحالم که یه مطلب مفید و قابل استفاده گذاشتم
خواهش میشه

مرضیه جمعه 30 خرداد 1393 ساعت 12:47 http://3ShanBEhA.bLoGFa.coM

سلام
ممنون بابت نوشتت .ولی یه سوال پس چرا این قانون جذب همیشه اجرا نمیشه چرا اونی که نباید باشه هست و اونی که باید باشه نیست؟
نمیدونم این قانون چرا به من که می رسه برعکس عمل میکنه.البته منکر خواست و مصلحت خدا نیستم ولی مگه نه این که خدا خودش گفته آرزو کنید و دعا کنید حتما برآورده می سازم پس از کجا باید فهمید اینی که میخواهیم مصلحت خدا هست یا نه اگه هست چرا هر چی بیشتر به طرفش می ریم دست نیافتنی تر میشه و اگه مصلحت نیست چرا بی خیالش نمیشیم.

مطمئنا چیزی بدون دلیل وارد ذهن ما نمیشه و ما همینطوری به داشتن چیزی علاقه مند نمیشیم.یه پست دیگه گذاشتم که درباره عمل نکردن قانون جذب توضیح میده.

حرف های بی مخاطب جمعه 30 خرداد 1393 ساعت 11:43 http://valium.blogsky.com

کلا ادم به ارزوش می رسه خیلی خوشال میشه

آره

مهدی جمعه 30 خرداد 1393 ساعت 00:55 http://catharsis.blogsky.com

خدا رو شکر که چیز خوبی جذب کردی .
احتمالا نیاز به توضیح زیادی نداشتی وگرنه خیلی اسرار مگو رو بگو کرده بودی .
همیشه شاد و پر انرژی باشی .

خداروشکر.خیلی خوب بود.
مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد